علاوه بر خیانتهای قبلی اکنون نیز گروسی اصرار داد بازرسانش را به مراکز هسته ای بمباران شده ایران بفرستد تا از میزان تخریبهای ناشی از بمبارانها گزارش تهیه کنند. روشن است که هدف گروسی از این بازرسی اینست که گزارشی از میزان تخریبهای ناشی از حمله ها تهیه کند و به اربابان آمریکائی و اسرائیلی خود بدهد تا آنها در جریان میزان خسارتهای وارده به تأسیسات هسته ای ایران قرار بگیرند و اگر به این نتیجه برسند که لازم است ویرانی بیشتری به وجود بیاورند این کار را انجام بدهند.
آمریکا و رژیم صهیونیستی امکان اندازه گیری میزان تخریبهای صورت گرفته در تأسیسات هسته ای ایران در اثر حملات انجام شده را ندارند به همین دلیل است که از گروسی میخواهند او با استفاده از جایگاه خود در مدیریت سازمان بینالمللی انرژی اتمی به نیابت از آنها این کار را انجام دهد. گروسی هم با سخنان متضاد خود که نوعی به نعل و به میخ زدن است درباره فعالیت هسته ای ایران اظهار نظر میکند تا بتواند راه را برای انجام مأموریتی که آمریکا و صهیونیستها به او محول کرده اند هموار کند.
اصرار گروسی برای امضای توافق نامه قاهره با وزیر خارجه کشورمان را در همین چارچوب می توان تحلیل کرد و متأسفانه علیرغم شواهد روشنی که برای اثبات فریبکاری گروسی وجود داشت این توافق به امضاء رسید و طرف ایرانی بعد از صدور قطعنامه بعدی شورای حکام و موضعگیری های منافقانه سه کشور اروپائی ،آلمان انگلیس و فرانسه متوجه اشتباه خود در این زمینه شد زمانی که بسیار دیر بود.
دیپلماسی ما اکنون از حلقه مفقوده ای به نام قاطعیت در برابر فریبکاری ها رنج می برد. این تصمیم مسئولان سیاست خارجی کشورمان کاملا درست است که به گروسی به خاطر خیانتی که به ایران کرد اجازه سفر به ایران نمیدهند ولی نباید به این مقدار برخورد با او اکتفا شود ایران باید شکایت از گروسی را تا برکناری او از مدیر کلی آژانس بین المللی انرژی اتمی پیگیری کند و زمینه ای را که او در صدد است به کمک آمریکا و رژیم صهیونیستی برای رسیدن به دبیر کلی سازمان ملل فراهم نماید به صورت کامل از بین ببرد. امضاء توافق با کسی که جاسوس بودنش کاملا روشن شده زمینه را برای تحمیل جنگ به ایران فراهم ساخته به آمریکا و اسرائیل برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران چراغ سبز داده و بعد از این جنایت حاضر نشده آن را محکوم کند ناشی از مفقود بودن همان حلقه در دیپلماسی کشور ماست. همین ضعف دیپلماسی است که گروسی را به طمع اعزام بازرسانش به ایران و تهیه گزارش برای آمریکا و اسرائیل می اندازد.
مسئولان دیپلماسی ما باید با سه اقدام در صدد احقاق حق ملت ایران باشند. اول اینکه تا عزل گروسی شکایت از او را پیگیری نمایند دوم اینکه با برآورد خسارت وارده به تأسیسات هسته ای آن را وصول نمایند و سوم اینکه تا زمانی که گروسی در رأس آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دارد با او هیچ تعاملی نداشته باشند و به بازرسانش اجازه ورود به ایران و بازرسی از مراکز تخریب شده هسته ای را ندهند.
سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی، مورخ ۱۴۰۴/۰۹/۱۷ با تغییر عنوان.
***********************************************
عراقچی، وزیر امور خارجه در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا
متأسفانه هیچ سابقهای از بمباران یک تأسیسات هستهای صلحآمیز وجود ندارد. بنابراین هیچ پروتکل یا دستورالعملی برای بازرسی چنین تأسیساتی وجود ندارد. این سؤال من از مدیرکل آژانس بود: آیا روش یا پروتکلی برای بازرسی چنین تأسیساتی وجود دارد؟ آنها گفتند نه، چون سابقهای وجود ندارد. این اولین بار است که یک تأسیسات هستهای صلحآمیز تحت نظارت بمباران میشود. بنابراین نمیتوانیم بازرسیها را از سر بگیریم مگر آنکه روی روش بازرسی تأسیسات بمبارانشده توافق کنیم. ما با آژانس برای رسیدن به این توافق وارد مذاکره شدیم و چارچوب همکاری در قاهره برای حل این مسئله به دست آمد.
این مهم است که آژانس پذیرفت که به چارچوب جدید همکاری نیاز داریم. اما متأسفانه، پس از توافق در قاهره، سه کشور اروپایی و آمریکا به دنبال مکانیسم اسنپ بک در شورای امنیت رفتند، که غیرقانونی بود و ما فکر نمیکنیم آنها حق فعال کردن این مکانیسم را داشته باشند.
از نظر ما، وهمینطور دو عضو دائم شورای امنیت یعنی روسیه و چین، و بیش از ۱۲۰ کشور عضو جنبش عدم تعهد، مکانیسم اسنپ بک فعال نشده است و قطعنامهها و تحریمهای قبلی شورای امنیت بازگردانده نشده است. با این حال، من به سه کشور اروپایی و آمریکا گفتهام که اگر به سوی اسنپ بک بروید، چارچوب همکاری ایران و آژانس، یعنی توافق قاهره، دیگر معتبر نخواهد بود و باید آن را بازنگری کنیم. و متأسفانه این همان اتفاقی است که افتاد.
1404/09/17
