مبارزه با «دین» در عصر کنونی یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ 16:29

این کتاب بعدها با دو ترجمه فارسی دیگر انتشار یافت که یکی توسط آقای شیخ حسن فرید گلپایگانی تحت عنوان «ارمغان فرید» در سال 1350 بود و ترجمه دیگر توسط آقای محمد علی عابدی تحت عنوان «اسلام و نابسامانی های روشنفکران» در دو جلد در سال 1358 منتشر شد.

محمد قطب در مقدمه کتاب مذکور در باره سؤال «سپری شدن روزگار دین» چنین توضیح می دهد که در عصر او سه عامل مهم رقابت با «دین» را بنیان گذاری کرده اند:

  1. پیشرفت سرسام آور علم و دانش که توسط آن بسیاری از اسرار آفرینش و پدیده های طبیعت کشف شده و از این رو نیازی به دین احساس نمی شود،
  2. کمونیسم و مارکسیسم که پایگاه آن اتحاد جماهیر شوروی بود و با ادعای برقراری عدالت در اجتماع، دین را عامل تخدیر و شستشوی مغزی ملت ها اعلام می کرد، و
  3. سرمایه داری استعماری که پایگاهش آمریکا و غرب بود و با آبادانی و توسعه اقتصادی کشورها و رواج خوشگذرانی ها، مردم را از دین بی نیاز می کرد.

وی در این مقدمه اضافه می کند که علاوه بر سه عامل یاد شده اشکالات و شبهه های فراوانی هم از سوی مخالفان «دین» بویژه دشمنان اسلام مطرح شده و می شود که مردم را از دین بیزار می کند. از این رو وی در این کتاب به این موضوع پرداخته و به آنها پاسخ می دهد. البته اضافه می کند که یکی از اهداف دشمنان اسلام در ایجاد شبهات این است که ذهن علمای اسلام را به پاسخگوئی مشغول کند و آنها را از تبلیغ و معرفی اسلام راستین منصرف نماید. وی ادامه می دهد که از این پس این روش پاسخگوئی را رها نموده و در این زمینه کتابی تألیف نخواهد کرد و حتی ترجیح می دهد که اجازه چاپ مجدد اینگونه کتاب های خود را ندهد.

حدود تأثیر این تلاش فرهنگی

با یک بررسی میدانی این واقعیت آشکار می شود که تلاش فرهنگی و تبلیغی مرحوم محمد قطب و سایر نویسندگان و سخنوران آن عصر در مبارزه با «دین زدائی» در اثر سه عامل مذکور نتیجه گسترده ای در بر نداشته است.

در آن عصر تبلیغات وسیعی از سوی متفکران، مبلغان و سخنوران مسیحی و اسلامی برای حفظ «دین» در جامعه صورت می گرفت. دستگاه تبلیغی سترگ واتیکان و سایر فرقه های مسیحیت در این راه از هیچ کوششی فرو گزار نمی کرد و هر روز میلیونها دلار از طریق رسانه های شنیداری و نوشتاری برای تحقق این هدف صرف می کرد. مبلغان زبردستی در اطراف جهان به سخنرانی و تبلیغ می پرداختند. یکی از سخنرانان معروف آنها مردی به نام «بیلی گراهام» (William Franklin "Billy" Graham, 1918-2018) واعظ پرنفوذ آمریکائی از کلیسای انجیلی بود که سخنرانی های پرشور و حماسی او بسیاری از مردم را در سطح جهان تحت تأثیر قرار می داد. نشریات متعدد و پر تیراژ آنها به سراسر جهان پست می شد. یکی از نشریات معروف آنها که در دهه چهل در قم برای من هم پست می شد (The Plain Truth) نام داشت که در تیراژ میلیونی منتشر می شد.

از سوی دیگر اندیشمندان مسلمان در کشورهای اسلامی بویژه در مصر، الجزایر، تونس و همچنین در هند و پاکستان بسیار فعال بوده و تألیفات ارزنده و سخنرانی های پر اثری داشتند. نام مبلغان و نویسندگان پر آوازه عرب مانند حسن البناء، سید قطب، محمد قطب، شکیب ارسلان، محمد عبده، علامه رشید رضا، مالک بن نبی، ابو الاعلی مودودی، اقبال لاهوری و غیر اینها هنوز در اذهان می درخشد.

در ایران هم به عنوان پایگاه تشیع نویسندگان و سخنوران بسیاری دین خود را برای حفظ «دین» در جامعه ادا کردند. از سید جمال اسد آبادی گرفته تا شیخ عباس قمی تا فلسفی، راشد خراسانی، انصاری قمی، علی اکبر تربتی و در اواخر هم شهید مطهری و غیر اینها. در حوزه علمیه نجف، کربلا و سامرا هم علمای بزرگی بوده که انجام وظیفه کردند.

اما متأسفانه به رغم همه این تلاش های تبلیغی، موج بی دینی سراسر جهان را فراگرفته بود و دو قطب کمونیسم شرق و لیبرالیسم غرب علیه دین تاخت و تاز می کردند. کمونیسم و سوسیالیسم شرقی بسیاری از کشورهای اروپای شرقی، برخی کشورهای اسلامی مانند مصر، عراق، سوریه، یمن جنوبی، افغانستان، کشورهای اسلامی آسیای میانه و منطقه مسلمان نشین اویغورچین (سین کیانگ/ کاشغر) و برخی کشورهای اسلامی قاره آفریقا را در نوردیده بود و بی دینی را ترویج و مساجد را تبدیل به انبارها و اصطبل های چارپایان می کرد.

از آن سوی فرهنگ مبتذل لیبرالیسم غربی که مروّج فحشاء و منکرات و بی بند و باری بود سراسر غرب و دیگر کشورهای جهان بویژه کشورهای اسلامی را فرا گرفته بود. سینماها، مراکز رقص و فحشاء (دیسکوها)، فاحشه خانه های علنی و آشکار، کتاب ها و مجله های مهیّج جنسی، برنامه های رادیوئی و تلویزیونی آن چنانی و دیگر عوامل فساد به وفور همه جا را پر کرده بودند. زنان برهنه در کنار دریاها، و نیمه برهنه در خیابان ها و کوچه و بازارهای کشورهای اسلامی از جمله کشور خودمان ایران بدون هیچگونه حیائی ظاهر می شدند. در اتوبوس های شهری در تهران باید کنار یک خانم بدون حجاب و آرایش کرده و مینی ژوپ پوشیده می نشستی یا می ایستادی و اگر متدین بودی عرق شرم بر جبینت می نشست. با چنین اوضاعی دیگر کسی به فکر دین و حضور در مساجد نمی افتاد.

در چنین اوضاعی، تضادی روشن بین اصحاب «علوم روز» و «دین» و بین دانشگاه و روحانیت وجود داشت و آنها یکدیگر را طرد می کردند و دانشگاهیان نیازی به دین احساس نمی کردند. به یاد دارم در شهر ما «محلات» در آن زمان یک پزشک متدین آمده بود و طبابت می کرد که برای اهالی شهر تازگی داشت. او معروف شده بود به حاج دکتر و مورد احترام متدینین بود.

همین وضع در همه کشورهای اسلامی وجود داشته و از این رو مرحوم محمد قطب با توجه به این سه عامل عمده «دین زدا» کتاب خود را تألیف کرده بود و به این سؤال پاسخ داده بود که آیا روزگار دین سپری شده است؟

تجدید حیات دین با ظهور انقلاب اسلامی در ایران

انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) در چهل و دو سال قبل روح و جان تازه ای در «دین» و بویژه در اسلام دمید. این انقلاب دین را از حالت فردی به صحنه اجتماع آورد و از کنج مساجد به پایگاه های سیاست ورزی جامعه و حکمرانی فرا خواند و حکومت اسلامی را پس از چند قرن رکود و خاموشی که بر اثر ضربه شدید استعمار بر فرق حکومت عثمانی پدید آمده بود دوباره احیاء کرد. «دین» نه تنها در ایران که در همه کشورهای اسلامی رونق تازه ای گرفت و در مسیحیت نیز تأثیر گزار بود به گونه ای که در این آئین نیز نگاه تازه ای به دین مبذول شد که در کتاب ها و نوشته های آن در دهه های اخیر مشهود است.

از نشانه های بارز احیای دین در این عصر ایجاد مقاومت سرسختانه در برابر استعمار و زور گویان تاریخ بود که سالها بلکه قرن ها بر سرنوشت جوامع مستضعف مسلط بوده و اراده خود را بر آنها تحمیل کرده و منابع آنها را غارت می کردند. این مقاومت الهام گرفته از انقلاب اسلامی ایران بود که هم اکنون شاهد موج آن در ملت های بسیاری کشورهای اسلامی بویژه عراق، لبنان، یمن، بحرین، افغانستان و غیر اینها هستیم.

قبل از انقلاب اسلامی ایران، هیچ کشور اقماری تحت سلطه آمریکا قدرت نداشت در برابر اراده آمریکا کوچکترین مقاومتی از خود نشان دهد و گرنه آمریکا به راحتی در آنجا کودتا می کرد و دولت های سرسپرده و همسو در آنها بوجود می آورد. امروز آمریکا تحقیر شده و مواجه با این مقاومت برخاسته از دین در بسیاری از کشورها است. امام خمینی (ره) یکبار به صراحت گفتند « ما آمریکا را تحقیر کردیم، ما آمریکا را زیر پا گذاشتیم».

امروز همچنین در اثر احیای دین در جوامع مختلف، تضاد بین دین و دانش هم از بین رفته است و اصحاب هر کدام با یکدیگر ارتباط و دیالوگ دارند و حتی پیروان ادیان مختلف در همه جا، بویژه در غرب که همواره شاهد افول دین و مذهب در آنها بودیم، سمینارها و کنفرانس های گفتگوی ادیان در آنها تشکیل می دهند و در کنار هم دوستانه بحث های دینی را مطرح و بررسی می کنند. این ها همه پدیده های جدیدی است که قبل از انقلاب اسلامی ایران هرگز سابقه نداشته است.

در ایران اسلامی ارتباط بین حوزه و دانشگاه از همان اوائل پیروزی انقلاب اسلامی به توصیه امام خمینی (ره) به وجود آمد و دستاوردهای خوبی نصیب هر دو نهاد کرد. امروزه پیشرفت های علمی و فناوری در ابعاد مختلف که شاهد آن هستیم همه در اثر این پیوند مبارک است.

فروپاشی کمونیسم و مارکسیسم هم که به تعبیر امام خمینی «به زباله دان تاریخ پیوست» فرصتی بود که روشنفکران بویژه جوانان کشورها را از این مکتب پوشالی نجات داد. قبل از انقلاب اسلامی ایران بسیاری از جوانان در کشورهای اسلامی، حتی در ایران نیز، شیفته تعالیم مارکس، انگلس و لنین و غیر اینها شده بودند و ترجمه کتاب های آنها با تیراژهای انبوه در کشورهای اسلامی منتشر و پخش می شد.

در اینجا لازم است از تلاش دانشمندان بزرگی که اصول این مکتب پوشالی را به نقد کشیدند بویژه شاد روانان علامه طباطبائی، شهید مرتضی مطهری و شهید سید محمد باقر صدر [1] تقدیر و سپاس ویژه به عمل آوریم. من از یکی از شاگردان شهید صدر شنیدم که آن بزرگوار بقدری بر اصول و مبانی مارکسیسم مسلط بود که برخی از جوانان عراقی مارکسیست به طور ناشناس در مجلس درس ایشان شرکت می کردند تا از بیان شیوا، ساده و واضح ایشان در مورد اصول و مبانی این مکتب استفاده کنند.

بنا بر این دو عامل عمده از عوامل مبارزه با دین از میان رفت و موج احیای دین در بسیاری از کشورها، حتی در غرب فراگیر شد. اگر به آمارهای مربوط به گرایش غیر مسلمانان به اسلام در اروپا در سال های اول انقلاب اسلامی مراجعه کنید حیرت زده خواهید شد. نقل این آمارها از کشورهای اروپائی که در اسناد و مدارک من موجود است به طول می انجامد و فعلاً هم نتیجه ای بر آن مترتب نیست. همچنین آمار علاقمندان به انقلاب اسلامی در کشورهای مختلف و ایجاد نشریات و تألیف کتاب های مختلف در این زمینه بسیار چشم گیر است. بعدها هم همه شاهد موج بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی که توسط غربی ها به «بهار عربی» موسوم شد بودیم که دستاورد آن در تونس و مصر تشکیل حکومت اسلامی بود.

اما به رغم همه این تحولات، توطئه های شیطانی لیبرالیسم فرهنگی و سیاسی غربی که عامل سوم مبارزه با دین بود با تمام وجود و با انواع گوناگون به کار گرفته شد و تا حدود زیادی هم به اهداف شوم خود دست یافت. در بخش پایانی این مقاله به توضیح این عامل و نتایج آن می پردازیم:

دین زدائی در عصر کنونی

دشمنی لیبرالیسم و سکولاریسم غربی با دین به طور عموم و با اسلام به طور ویژه، از همان اوان پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت و هر روز بر شدت آن افزوده شد. این خصومت و کینه توزی در دو شکل مستقیم و غیر مستقیم آن پی گیری شد.

دشمنی مستقیم استعمار نو غربی با دین که مبتنی بر لیبرالیسم و سکولاریسم است در موارد و نمونه های زیر ظاهر شد:

  • مبارزه با پوشش حجاب خانم ها در بسیاری از کشورهای اروپائی بویژه در فرانسه، بلژیک و آلمان. در این کشورها ابتدا حجاب را به عنوان اینکه نماد دینی است در ادارات و مدارس ممنوع کردند و برای اینکه متهم به مبارزه با اسلام نشوند علامت صلیب و دیگر نمادهای مذهبی را نیز ممنوع کرده و جریمه های سنگینی برای آنها قرار دادند.

بدیهی است که حجاب عامل باز دارنده از بی بند و باری، هرزگی و فحشاء است. بی حجابی عملاً فرهنگ برهنگی زنان را ترویج و آنها را از قید و بند مذهب جدا می کند. در اندلس (اسپانیا) هم یکی از شگردهای مبارزه با اسلام رواج دادن بی حجابی زن ها بود.

از این جهت است که می بینیم غربی ها و عوامل مزدورشان نسبت به حجاب در ایران چقدر حساسیت دارند و علیه آن تبلیغ و هر روز به شکلی برای تضعیف آن برنامه ریزی می کنند. نمونه های آن را شما در رفتار و سلوک غربی ها و رسانه های آنها می بینید. هزینه های مادی و به کار گیری مزدوران ایرانی ضد انقلاب برای تحقق این هدف شوم بر کسی پوشیده نیست. یک نمونه جدید از حساسیت آنها، حضور خانم های ورزشکار ایرانی با حجاب و پوشش اسلامی برای بازی‌های المپیک توکیواست که به شدت مورد انتقاد آنها قرار گرفته است! (*)

  • تضعیف اسلام از طریق نشر کتاب و مقالات که نخستین آن ها در زمان حیات امام خمینی (ره) توسط نویسنده مزدور انگلیس، سلمان رشدی مرتد صورت گرفت.
  • کاریکاتورهای موهن به اسلام و پیامبر گرامی اسلام که در نشریه دانمارکی «یولند پوستن» و مجله فکاهی «شارلی ابدو» فرانسوی و غیر اینها منتشر و در نشریات دیگر کشورهای اروپائی باز نشر شد.
  • ساخت و نشر گسترده کلیپ های مختلف حاوی توهین به قرآن و آموزه های اسلام.
  • ساخت و پخش فیلم های موهن در باره اسلام و زندگی مسلمانان.
  • تصمیم به آتش سوزی قرآن در آمریکا توسط یک کشیش افراطی و همچنین در هلند توسط یک نماینده پارلمان.
  • تولید کفش و تی شرت و امثال اینها با نقش کلمات مقدس و توهین به آنها.
  • توسعه اسلام هراسی و اسلام ستیزی در غرب.
  • ایجاد گروه های تکفیری طالبان، القاعده و داعش برای نشان دادن چهره ای خشن و تحریف شده از اسلام.
  • ایجاد اختلافات مذهبی خشونت آمیز بین شیعه و سنی. [2]

اما تلاش های غیر مستقیم غرب در مبارزه با «دین» که از قرن ها قبل شروع شده و در دهه های اخیر بر شدت آن افزوده شده است عبارت است از ترویج گسترده عوامل شهوت رانی و فحشاء در اشکال مختلف آن.

استفاده از انگیزه شهوت در مبارزه با دین، تعقل و اخلاق مداری سابقه دیرینه ای در غرب دارد. زنان به طور معمول ابزار و عوامل این کارزار بوده اند. از زمانی که فروید (Sigmund Freud, 1856-1939) نظریه خود در باره «غریزه جنسی» مبنی بر اینکه همه ویژگی های انسان حتی دین از آن سرچشمه می گیرد را مطرح کرد استفاده از غریزه جنسی در مبارزه عملی با دین در غرب به اوج خود رسید. او حتی در آن زمان که «همجنس گرائی» به شکل امروزی خود وجود نداشت، آن را امری عادی خواند و تصریح کرد که "آن نه رذالت است و نه انحطاط و نه چیزی که باید از آن خجالت بکشید". [3]

آزادی زنان در حد افراط در غرب موجب شد که همه چیز از تبلیغ کالاهای مختلف تا روابط عاشقانه و آشکار زنان و مردان در جامعه غربی امری عادی محسوب و حجب و حیا از آن رخت بربندد. مراکز فحشاء علنی و تابلو دار قانونی که مالیات هم بر آنها تعلق می گیرد در کشورهای اروپا و آمریکا تأسیس شد. دیسکوها و مراکز رقص و سینماها با ارائه فیلم های مهیّج و نشریات و مجلات با تصاویر پورنوگرافی و کتاب و امثال اینها به وفور در غرب رواج پیدا کرد و از آنجا به دیگر کشورها و حتی کشورهای اسلامی که حد و حدودی برای روابط بین زن و مرد قائل بودند صادر گردید.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی که دین و پیروی از آموزه های مذهبی رونق تازه ای گرفت موج استفاده از غرایز جنسی علیه آن بشدت اوج یافت. در کشورهای اروپائی یکی پس از دیگری و ایالت های آمریکا نیز یکی پس از دیگری مسأله همجنس گرائی صورت قانونی به خود گرفت و بتدریج به عنوان ازدواج رسمی در دفترخانه های دولتی این کشورها به ثبت رسید.! تظاهرات نمایشی گروه های همجنس گرا به طور لخت مادر زاد، گاه و بیگاه در برخی از کشورهای اروپائی صورت می گیرد!

بی شرمانه تر از ازدواج رسمی همجنس گرایان، ازدواج با سگ و دیگر حیوانات است که آن هم در سالهای اخیر نیز رائج شده و صورت قانونی به خود گرفته است. [4] برای توضیح کامل این مطلب به فصل دهم کتاب «جنایات آمریکا در طول تاریخ» که نسخه پی دی اف آن در سایت اینجانب موجود است مراجعه شود.

به این ترتیب غرب با تمام وجود و با انواع ابزار و عوامل جنسی علیه دین بپا خاسته و طبیعی است که این فرهنگ مبتذل به دیگر کشورها نیز سرایت می کند و مردم آن صاحب هر دینی باشند را تحت تأثیر قرار می دهد. از این جهت است که حتی برخی از ارباب کلیسا که طبق آموزه دینی آنها ازدوج طبیعی برای کشیش ها و روحانیون آنها ممنوع است ازدواج همجنس ها با هم را منع نمی کنند. این مطلب نیز در کتاب مزبور در همان فصل دهم آمده است.

از این عجیب تر برخی از مسلمان نماهای همجنس گرا هستند که در اروپا زندگی می کنند و حتی برای خود مسجد هم تأسیس کرده اند! تصویر صفوف نماز جماعت مختلط آنها، زنان بدون حجاب در کنار مردان، گاهی در کلیپ ها دست به دست می شود.

نماز جماعت مختلط با امام جماعت زن در برابر پرچم همجنس گرائی به دیوار!!

این توطئه های شیطانی در مبازه با دین و اخلاق انسانی مصداق آیه شریفه 65 از سوره اسراء است، آنجا که شیطان در مخالفت با خدای متعال در دیالوگی گفت همه بندگانت را گمراه خواهم کرد و پاسخ آمد که: «هرکدام از آنها را می توانی با آوای خود تحریک کن و لشکر سواره و پیاده ات را بر آنها گسیل دار! و با آنان در اموال و فرزندانشان شرکت جوی، و آنان را با وعده هایت سرگرم کن! ولی شیطان، جز فریب و دروغ، وعده ای به آنها نمی دهد».

اما به هر حال هرچه توطئه های شیطانی بر آمده از غرب قوی و پر توان باشد، خداوند دین خود را حفظ می کند و توطئه های آنها را خنثی می سازد: «يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ». (سوره صف، آیه 8). (آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، اما خدا نور خود را کامل می کند هر چند کافران خوش نداشته باشند!).

پایان


[1] - متن اصول فلسفه و روش رئالیسم از علامه طباطبائی و شرح آن از شهید مطهری و کتاب ارزشمند فلسفتنا از شهید صدر در این ارتباط است.

[2] - شرح مبسوط این توطئه ها را در فصل نهم کتاب «جنایات آمریکا در طول تاریخ» آورده ام. نسخه پی دی اف این کتاب در سایت این جانب به آدرس http://www.mbansari.ir موجود است.

[3]- https://tadaei.com/%D9%87%D9%81%D8%AA-%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D8%B4%D9%82/

[4] - در یک روزنامه کالیفرنیا به نام (Codewit World News) عنوان ازدواج رسمی انسان با حیوانات به صورت زیر آمده است:

California Allows First-Ever State Recognized Human-Animal Marriage.

Posted on January 31, 2014 Author Codewit Editor Comment:

http://www.codewit.com/north-america/15678-california-allows-first-ever-state-recognized-human-animal-marriage

(*) https://ir.voanews.com/latestnews/iran-olympic-dress-tokyo-fashion-design

نوشته شده توسط محمد باقر انصاری  | لینک ثابت |