Bin Salman's latest crime in eastern Saudi Arabia is the destruction of the Imam Hussein (as) Mosque in Qatif, a mosque where was the center of Sheikh Nimr al-Nimr's religious activities and whose call to prayer had the tone of Islamic freedom.

The brutal arrest of several Shiite Ulama in eastern Saudi Arabia, including Sayyid Hashim al-Shakhs, whose home was brutally raided and was transferred to an unknown place without giving any information about him to his family, are also his new crimes.

In addition, during his five years in power in Saudi Arabia, bin Salman has martyred many freedom fighters for demanding legal civil rights, lawful freedom of speech, writing, and even holding religious ceremonies.

Simultaneously with the suppression of the freedom fighters inside Saudi Arabia, another criminal act of bin Salman was starting the cruelty war in Yemen, which has led to killing thousands of men, women and children and destroyed homes, hospitals, schools, mosques, bridges and infrastructures in the country.

UN and its related agencies have repeatedly reported on the crisis, famine and the spread of infectious diseases in Yemen and warned about them.

The air and sea blockade of the Yemeni people is another criminal act of the Saudi’s hawks, which has killed many people in the country along with the crimes resulting from the bombing of cities, villages, airports and seaports.

These crimes not only have not been met with a response from Western powers, but these colonial powers are encouraging Saudi Arabia to continue its crime in Yemen by providing it with weapons of mass destruction and by extensive political and publicities support.  

The great treachery of Al-Saud in the collaboration with the United States and the Zionist regime is their financial supports for the establishment of Takfiri terrorist groups such as ISIS, Al-Nusra, etc. Their financial supports include providing them with weapons and all their needs from abundant petrodollars that belong to the Saudi nation. All crimes committed by Takfiri terrorists in Syria, Iraq, Lebanon, Yemen, Afghanistan, Libya, and some African countries have been planned by the Saudi administration and with the coordination with the US government.

However, because the Saudi’s hawks were so dependent on the failed US president Donald Trump, now that he is forced to leave the White House, Ben-Salman and other Arab reactionary leaders are deeply frustrated and confused.

Now Saudi’s hawks and especially Bin Salman are trying to shed their last poisons in the final days of Trump’s administration, and in addition to escalating crime inside Saudi Arabia, they are going to make the region insecure so that they may be able to reduce some of their problems in the post-Trump era.

This is the result of their neglect of the fact that no matter who is in power in the United States, the global and regional eqautions have changed and the Saudi's hawks must nknow that they have reached the end of the line.

سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی: 19/09/1399

عربستان و دوران بازها

بسم‌الله الرحمن الرحيم

از سال‌ها قبل، آل‌سعود در شيوه حکمراني به دو گروه کبوترها و بازها تقسيم شد و از 5 سال قبل که سلمان‌‌بن‌عبدالعزيز و پسرش محمد‌بن‌سلمان قدرت را در اين کشور در دست گرفتند، دوران بازها شروع شد.

به نظر مي‌رسد پرندگان عربستان هم از خشکي آن سرزمين تأثير گرفته‌اند بطوري که حتي کبوترهاي آل‌سعود هم خشن بودند و حالا که نوبت به بازها رسيده خشونت را از حد گذرانده‌اند. بن‌سلمان، با به اجرا درآوردن برنامه‌هائي که بظاهر ليبرالي است، از يکطرف احکام دين را کنار مي‌گذارد و در همان حال با مُثله‌ کردن جمال قاشقچي روزنامه‌نگار سعودي در کنسولگري عربستان در اسلامبول ترکيه و گردن زدن شيخ نمرالنمر روحاني آزاد‌انديش و مبارز شرق عربستان، چهره واقعي خود و گروه بازها که يادآور جنايت‌‌پيشه‌هاي قرون وسطائي است را به نمايش مي‌گذارد.

تازه‌ترين اقدامات بن‌سلمان در شرق عربستان، ويران کردن مسجد امام حسين عليه‌السلام در «قطيف» است، مسجدي که مرکز فعاليت‌هاي شيخ نمرالنمر بوده و صداي اذان گلدسته‌هايش لحنِ آزاديخواهي اسلامي داشت. بازداشت وحشيانه چند تن از روحانيون شيعه شرق عربستان ازجمله «سید هاشم الشخص» که با يورش وحشيانه به منزل وي و ايجاد رعب و وحشت در خانواده او را به مکان نامعلومي بردند و هيچ خبري نيز درباره او به خانواده و بستگانش ندادند، نمونه‌اي از اين جنايات است. علاوه بر اين‌ها، بن‌سلمان در مدت 5 سال حاکميت بر عربستان، افراد زيادي از مبارزان آزاديخواه را به جرم مطالبه حقوق قانوني شهروندي و آزادي‌هاي مشروع بيان و قلم و حتي برگزاري مراسم مذهبي به شهادت رسانده است.

همزمان با سرکوب آزاديخواهان در داخل عربستان، اقدام جنايتکارانه ديگر بن‌سلمان به راه انداختن جنگ يمن است که موجب کشته شدن هزاران زن و مرد و کودک و ويران شدن خانه‌ها، بيمارستان‌ها، مدارس، مساجد، پل‌ها و زيرساخت‌هاي اين کشور شده است. مؤسسات وابسته به سازمان ملل تاکنون چند بار از شرايط بحراني و قحطي و شيوع بيماري‌هاي واگيردار در يمن خبر داده و درباره آنها اعلام خطر کرده‌اند. محاصره هوائي و دريائي مردم يمن، يکي ديگر از اقدامات جنايتکارانه گروه‌ باز‌هاي عربستان است که موجب مرگ بسياري از مردم اين کشور شده و تکميل‌کننده جنايات ناشي از بمباران شهرها، روستاها، فرودگاه‌ها و بنادر مي‌باشد. اين جنايات نه‌تنها با واکنش قدرت‌هاي غربي مواجه نشده، بلکه اين قدرت‌هاي استعماري با ارسال سلاح‌هاي کشتارجمعي به عربستان و حمايت‌هاي سياسي و تبليغاتي وسيع، بن‌سلمان را به ادامه جنايت در يمن تشويق مي‌کنند.

خيانت بزرگ گروه ‌باز‌هاي عربستان، همدستي با آمريکا و رژيم صهيونيستي براي تأسيس گروه‌هاي تروريستي تکفيري همچون داعش، النصره و... است که تأمين هزينه‌هاي مربوط به سلاح و کليه امور مالي آنها را بن‌سلمان برعهده گرفته و از دلارهاي نفتي که متعلق به مردم عربستان است پرداخت مي‌کند. جناياتي که تروريست‌هاي تکفيري در سوريه، عراق، لبنان، يمن، افغانستان، ليبي و بعضي کشورهاي آفريقائي مرتکب شده‌اند، تماماً طبق برنامه‌ريزي گروه ‌باز‌هاي عربستان و حمايت شخصي بن‌سلمان و هماهنگي با دونالد ترامپ رئيس‌جمهور شکست‌خورده آمريکا بوده است.

اکنون که ترامپ ناچار است کاخ سفيد را ترک کند، بن‌سلمان و ساير سران ارتجاع عرب بشدت دچار سرخوردگي و بلاتکليفي هستند. در اين ميان، بازهاي عربستان و شخص بن‌سلمان تلاش مي‌کنند آخرين زهرهاي خود را نيز در روزهاي پاياني حضور ترامپ در کاخ سفيد بريزند و علاوه بر تشديد جنايت در داخل عربستان، منطقه را نيز ناامن کنند تا شايد بتوانند تا حدودي مشکلات خود در دوران بعد از ترامپ را کاهش دهند. اينهم نتيجه غفلت آنها از اين واقعيت است که فارغ از اينکه در آمريکا چه کسي در قدرت باشد، معادلات جهاني و منطقه‌اي تغيير کرده و بازها بايد بدانند که به آخر خط رسيده‌اند.