غرب به لحاظ فرهنگی، مکتب لیبرال دمکراسی را بر پایه آزادی گسترده تمایلات انسان بویژه تمایلات جنسی بنیان گزاری کرده و با ترویج آن در کشورهای جهان بخصوص در کشورهای اسلامی زمینه بی بند و باری و شهوت رانی را فراهم کرده و جوامع بشری را از دین، اخلاق و ارزش های انسانی دور کرده است. بدیهی است تهی شدن جامعه ها از این عناصر معنوی مساوی است با سلطه کامل غرب بر سرنوشت آنها و سوق دادن آنها در راهی که دلخواه غرب است.
میدانیم که تئوری زیگموند فروید (1856.1939) Sigismund Schlomo Freud در تحلیل تمایلات جنسی در ضمیر ناخود آگاه انسان کمک شایانی به آزادی جنسی در غرب کرد. دیدگاه او که همه چیز حتی اعتقاد به مذهب را از دریچه شهوت و سکس تحلیل می کرد توانست آزادی جنسی را برای اروپا به ارمغان آورد و آنرا به گونه ای گسترش دهد که تا اعماق و وزوایای زندگی انسانهای غربی نفوذ کند. او یک یهودی اشکنازی بود که عملاً به سلطه صهیونیزم جهانی پنهان در غرب از این زاویه کمک شایانی کرد.
بعدها افراد دیگری در اروپا و آمریکا آزادی جنسی را به عنوان بخشی از حقوق انسان که مبتنی بر آزادی و لیبرالیسم است پی گرفتند. بتدریج آزادی جنسی به رسانه های غربی راه یافت و از آنجا در متن جامعه وارد شد و قبح همه چیز از بین رفت.
یکی از مواد تبلیغی که نقش گسترده ای در این راستا ایفا کرد چاپ مجلات جنسی و پورنوگرافی بود که نظر همگان بویژه جوانان را بخود جلب کرد. ابتدا قوانین اخلاقی غرب برای این گونه فعالیت ها محدودیت هائی را قائل بود اما فشار گردانندگان و صاحبان این گونه مجلات و فیلمها برای جلب مشتری بیشتر و سود کلان تر همه موانع را از سر راه برداشت.
یکی از این عناصر سرسخت و پر سماجت در این زمینه « هیو مارستون هفنر» Hugh Marston Hefner است که مجله پلی بوی که حاوی تصاویر زنان برهنه بود را در دسامبر سال 1953 در آمریکا راه اندازی کرد و به عنوان نماد جنسیتگرایی آمریکایی ، سخنران انقلاب جنسی وآزادیگرایی جنسی مطرح گردید. او به رغم اینکه چندین بار به دادگاه کشیده شد هم اکنون بیش از پنجاه سال است که تصاویر زنان برهنه را منتشر می کند. وی با اعتقاد به اینکه زنها را از قید و بند آزاد کرده است صریحاً اعلام می کند که « ما دنیا را عوض کرده ایم ». مجله او در دوران اوجش در دهه 1970 ماهیانه هفت میلیون نسخه فروش داشت. ( اقتباس از سایت فارسی بی بی سی: اول دیماه 1389). براستی حیرت انگیز است که او تاکنون دوبار به خاطر باصطلاح تلاش برای آزادی بیان و مقالاتی که به همراه عکس ها منتشر کرده برنده جائزه ادبی شده است!
به این ترتیب می بینیم که امروزه اصل آزادی جنسی به عنوان یکی از ارزش های زیر بنائی غرب در آمده و از آن به عنوان آزادی و اساس و بنیان دمکراسی غربی که به همه کشورهای جهان بویژه کشورهای اسلامی صادر می شود استفاده می گردد. این اصل به عنوان عمود خیمه فرهنگ غربی سعی می شود در همه سطوح جامعه رسوخ داشته باشد. . یکی از برنامه های اجباری در مدارس اغلب کشورهای اروپائی بردن دانش آموزان دختر و پسر برای شنا در استخرهای مختلط است که خانواده های مسلمان از این مسأله رنج می برند و به اعتراض آنها توجهی نمی شود. حتی در مدارس رسمی این کشورها با آموزش مسائل جنسی به نوجوانان در مدارس این مسأله را نهادینه می کنند.
غرب در این راستا از مسائل جنسی طبیعی هم پا را فرا تر گذارده و به انحرافات جنسی از قبیل همجنس گرائی Homosexuality و امثال آن روی آورده است و حتی در بسیاری از ایالت های کشورهای اروپائی و آمریکا به آن صورت قانونی داده است!
رسانه های پر نفوذ غرب شامل شبکه های پرشمار تلویزیونی و اینترنت به صورت علنی مسائل جنسی را به جامعه پمپاژ می کنند.
اینتگراسیون یا لزوم ادغام فرهنگ اقلیت های مقیم کشورهای اروپائی در فرهنگ غربی، از اصولی است که چند سالی است در اتحادیه اروپا به قوت مطرح شده و در صدد اضمحلال هویت دینی و مذهبی مهاجران به این قاره است. هم اکنون در برخی از کشورهای اروپائی برای گرفتن اقامت دائم یا پاسپورت آن کشور نیاز به اعتراف و احترام نسبت به ارزش های غربی از جمله همان آزادی جنسی و حتی همجنس گرائی است.
البته بحث در این موضوع و ذکر نمونه ها بسیار گسترده و از حوصله این نوشتار خارج است. به هر حال این اصل به اصطلاح ارزشی غرب امروزه چنان محور چالش بین غرب و اسلام است که در هیچ دوران تاریخی دیگر از دوران های اصطکاک غرب و اسلام ، حتی در دوران جنگ های صلیبی ، وجود نداشته است. امروزه غرب مخالفت با آن را بهیچوجه بر نمی تابند و نسبت به هر گونه موضع گیری یا عملی که در جهت خلاف آن باشد حساسیت نشان می دهد.
لذا از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که حجاب یکی از اصول مسلم آن در عقیده و اندیشه تلقی شد غرب به شکل های گوناگون در برابر آن موضع گرفت و هر روز برنامه ای را در مخالفت یا تضعیف آن انجام داد. مخالفت فرانسه با حجاب اسلامی در این کشور و ممنوعیت آن برای کارمندان رسمی و همچنین در برخی از ایالت های آلمان و برخی دیگر کشورهای اروپائی از همین مقوله است.
در گذشته نه چندان دور کشف حجاب رضا خانی در ایران اسلامی و همین برنامه در دوران حکومت آتاتورک در ترکیه و نمونه های دیگر در دیگر کشورها از همین مقوله هستند.
این همان اصلی است که غرب توانست با آن اسلام و مسلمانان را بعد از 8 قرن حاکمیت در اندلس (اسپانیا) و تا پشت دیوارهای پاریس از این نقطه حساس اروپا بیرون کند. در تاریخ اندلس نوشته اند که غرب با اشاعة بی حجابی ، بی بند و باری و مشروبات الکلی در دانشگاه های اندلس و در میان جوانان توانست فاتحه اسلام را در این کشور بخواند و آنرا از مسلمانان باز پس گیرد.
در این دوران جدید هم اگر می بینیم غربی ها بدون اشاره به اهدافشان و یا تحت عناوینی مانند آزادی و دمکراسی عملاً با تمام نیرو همین برنامه را اجرا می کنند و بوش صریحاً با اشاره به جنگ صلیبی جدید تصریح کرد که ما باید دمکراسی غربی را به خاور میانه صادر کنیم، همین سودا را در سر دارند.
جالب است که در جنگ های صلیبی قرون وسطی که نزدیک به دو قرن ( از سال 1095 تا 1270) بطول انجامید جسم و جسد مسلمانها توسط غرب و زیر گیوتین « مسیحیت » به مسلخ رفت و پر شمار ترین تعداد آنها در طول تاریخ بقتل رسید[1] و امروز معنویت و دین آنها زیر پرچ « لیبرال دمکراسی » به مسلخ رفته است.
شایان ذکر است که استکبار غرب برای رسیدن به این هدف شیطانی از هیچ تلاش و کوششی فرو گزار نمی کند. بسیج رسانه های غرب برای تشویه چهره اسلام تقریباً از همان آغاز نهضت اسلامی و بیداری مسلمانان در گوشه و کنار جهان شروع و در دهه های اخیر به اوج خود رسیده است. اسلام ستیزی غرب در شکل های گوناگون با تمام نیرو و توان از همین اندیشه سرچشمه می گیرد. مسأله اسلام هراسی بمنظور ترساندن مردم غرب از اسلام تا از گرایش آنان به اسلام بکاهند ، موازی دانستن اسلام با تروریسم و راه اندازی دو جنگ بزرگ در افغانستان و عراق به همین منظور ، توهین به مقدسات اسلامی در شکل کاریکاتور، فیلم، تصاویر موهن روی لباس، کفش و امثال اینها، تهمت های ناروا به اسلام و مسلمانان ، ترویج اسلام اروپائی یا آمریکائی که سازگار با بی بند و باری غربی باشد و تمهیداتی برای آن از قبیل طرح تربیت امامان مساجد در اروپا که از مدتها پیش در اتحادیه اروپائی مطرح است و دیگر نمونه ها در این راستا ، همه از شاخه های جدی اسلام ستیزی هستند.
صهیونیسم جهانی که در همه جای غرب نفوذ آشکار و پنهان دارد بشدت پروژه اشاعه فحشاء و منکرات را دنبال می کند. در بخشی از کتاب پروتکل های دانشوران صهیون آمده است: ما باید کاری کنیم که اخلاق در همه جا ویران شود تا راه سیطره ما را بگشاید. برای نابود کردن همه غیر یهودی ها عشق به عیاشی و تجمل پرستی را بین آنها رواج می دهیم زیرا سیری ناپذیری این گرایش به هیچ چیز رحم نمی کند و همه را می بلعد. (متن این کتاب در پایگاه «تبیان» قابل دسترسی است).
اینکه حجاب در اسلام مورد تأکید شدید قرار گرفته بخاطر این است که اگر حریم حجاب خدشه دار شد بتدریج وسوسه های شیطانی یکی پس از دیگری ظاهر می شوند و راه برای فساد گسترده اجتماعی هموار می گردد و در نتیجه غرب و صهیونیسم جهانی به آمال و آرزوهای خود در مهار کردن ملت ها دست می یابد.
بنا براین جا دارد که مسلمانان جهان حجاب و عفاف بانوان را به عنوان یک اصل مهم و سازش ناپذیر در روابط اجتماعی تلقی کنند و هرگز و در هیچ شرائطی در مقابل آن کوتاه نیایند. اکنون که شاهد انقلاب بیداری اسلامی در کشورهای خاور میانه و شمال افریقا هستیم جا دارد که این اصل حیاتی مورد عنایت و توجه جدی انقلابیون بویژه کسانی که در مصادر امور این کشورها قرار خواهند گرفت باشد تا انقلاب آنها بیمه شود و از گزند توطئه های غرب در امان بمانند.
*************
اخیراً به گفته هائی از مخالفان برخورد کردم که با مطالبی که در باره حجاب نوشته شد متناسب است که عیناً نقل می شود:
*دلواپسی غرب برای زنان چادربه سر ایرانی*
*جنگ فرهنگی و اعتقادی*
⛔ *مارتین ایندیک*
مارتین ایندیک، از عناصر اصلی محقق آمریکایی درباره اسلام و خاورمیانه در اظهاراتی آورده: دیگر وقت آن نیست که دانشجویان را به خیابان ها بکشانیم؛ بلکه باید چادر را از سر زنان برداشت و از این طریق می توان نظام اسلامی ایران را سرنگون کرد.
⛔ *میشل هوئلباک*
میشل نویسنده اسلام ستیز فرانسوی می گوید: جنگ بر ضد اسلام گرایی؛ با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد؛ فقط با فاسد کردن آن ها میتوان به پیروزی دست یافت. پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن ها ی کوتاه فرو بریزیم.
⛔ *جیمز لادن*
خبرنگار رادیو ملی آمریکایی طی گزارشی با خوشحالی اعلام کرد: مردم ایران برای آزادی بیشتر فشار آورده اند. اکنون انواعی از موسیقی که قبلاً با مخالفت شدید رو به رو بود؛ عمومیت یافته؛ و زن ها حجاب را تعدیل می کنند و کت های آنان کوتاه و کوتاه تر می شود.
⛔ *دیوید کیو*
دیوید کیو مامور سابق سیا: مهم ترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی، تغییر فرهنگ جامعه فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم.
⛔ *کنت دمارانش*
کنت دمارانش رئیس سابق جاسوسی فرانسه در اظهاراتی به ریگان رئیس جمهور سابق آمریکا گفت: شما نمی توانید با یک عقیده به وسیله تانک و هواپیما مبارزه کنید. شما باید با هر عقیده ای به وسیله عقیده بجنگید. این بار دشمن ما مذهب است.
⛔ *فرانتس فانون*
جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی: استعمار حداکثر کوشش خود را بر مسئله چادر تمرکز داده است. هر چادری که دور انداخته می شود افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود در برابر او می گشاید. پس از دیدن هر چهره بی حجابی امید های حمله ور شدن اشغالگر ده برابر می گردد.
⛔ *بنیامین نتانیاهو*
به کمیته اصلاح دولتی آمریکا گفت: آمریکا می تواند با پخش سریال های فاکس که افراد زیبا روی جوان را در وضعیت های متنوعی از برهنگی نشان می دهند و زندگی های فریبنده و مادی گرایانه دارند و رابطه های بی قید جنسی برقرار می کنند یک انقلاب را علیه حکومت ایران به راه اندازد. این[سریال ها] واقعا براندازانه هستند. جوانان ایرانی دلشان از لباس های دلپسندی که دراین سریال ها می بینند خواهد خواست. آن ها استخرها و زندگی های پرزرق و برق راخواهند خواست.
⛔ *مستر همفر*
جاسوس معروف انگلیسی: زنان مسلمان دارای حجاب محکم هستند و نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست. به هر وسیله ای شده باید آن ها را از حجاب اسلام خارج کرد. آنگاه مردان و جوانان فریفته می شوند و فساد در کانون خانواده ها رخنه می کند.
⛔ *مقامات آمریکا*
یکی از جاسوسان کاخ سفید در گزارش خود آورده است: ما موفق شدیم چادر مشکی زن ایرانی را به چادر توری و گل دار تبدیل کنیم چادر را هم به مانتو و مانتوهای بلند را به مانتوهای رنگین تنگ و خیلی کوتاه. اکنون از حجاب برخی زنان مسلمان فقط یک روسری مانده است.
یکی از مقامات بلند پایه آمریکا در ارتباط با پوشش در ایران گفت: هر زن چادری در کوی و برزن ایران؛ به منزله پرچم جمهوری اسلامی ایران است؛ لذا ما برای براندازی این نظام؛ باید حجاب را سست نماییم.
*حجاب پرچم مبارزه با تهاجم فرهنگی است*

1- آلبرماله تاریخ نگار معروف اروپا در تاریخ قرون وسطی فصل دوازدهم ص. 257 خاطر نشان می سازد: « "گود فروآ دو بویون" در گزارشی به پاپ می نویسد: اگر می خواهید بدانید با دشمنانی که در بیت المقدس بدست ما افتادند چه معامله شد همین قدر بدانید که کسان ما در رواق سلیمان و در معبد در لجه ای از خون مسلمانان می تاختند و خون تا زانوی مرکب آنها می رسید.».
